ناجیه دلها
:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی :::: از سر كوچه ی یك دسته شقایق امروز هم نفس با گنجشك توسن تیزتك ذكر سحرگاهی من زائر خسته ی چشمان ترم همره باد سحر تشنه ام
من به همراه نسیم :::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
می وزد بوی نسیم
می رسد عطر بهار
***
همره شبنم موسیقی موزون نسیم
از تن كوزه ی مرطوب سحر
از لب سبز دعا
می طراود گل سرخ
***
می برد همره خویش
تا علفزار وصال
دقتر واژه ی دلتنگی را
***
بر سر راه امید
سالها منتظر است
سالها چشم به ژرفای افق دوخته ام
باد ، در حوض وضو می گیرد
چشمها غسل زیارت كردند
زیر باران سرشك
***
سفری باید كرد
تا دیار گل سرخ
تا صریح لب شیرین نگار
***
تشنه ی كشف و شهود
تشنه ی دیدن لبخند گل سرخ انارم شب و روز
***
همسفر با گل سرخ
پا به پای صلوات
جمعه را می جویم
***
باد از بیشه ی سرسبز دعا می آید
از گلستان مفاتیح و جنان
منتظر باید ماند
فصل روئیدن گل نزدیك است
می وزد از طرف قبله ی سجاده ی من
نفس صبح بهار
بوی یك باغ امید
عطر یك جمعه ی سبز
فصل گل نزدیك است
لاله از سینه ی دشت
سبزه از دامن كوه
كبك با قهقهه گفت
منتظر باش
كه خورشید طلوع می كند از مغرب عشق
***
سنبل از چینه ی باغ
اشك های گل حسن
خنده ی شانه به سر
نغمه قمری مست
می سرایند گل نرگس را
***
باغ پر می شود از نرگس مست
دشت پر می شود از گندم عشق
باز دل وسوسه ی خوردن گندم دارد
امتحان نزدیك است
***
اقتدا می كنم اینك به پدر
كه به یك لحظه و یك جا
همه رضوان را
به دو گندم بفروخت
***
راه من لیك جدا می شود از راه پدر
من ز راه دگری خواهم رفت
از گذرگاه جنون
كوره راهی كه از آن
همه ی اهل ملامت رفتند
***
از خیابان حضور
از گذرگاه شهود
تا بیابان فنا
از خم كوچه ی رندان غزل خواهم رفت
***
من تفال به غزل خواهم زد
به كتاب غزل پیر خمین
تا قسم یاد كنم یوسف را
كه به مكاره ی بازار جنون
جمعه بازار وصال
بهر خال لب دوست
ناخلف باشم اگر من
همه هستی را
به جوئی نفروشم
Power By:
LoxBlog.Com |